پيام
+
[تلگرام]
دور هستي اما انگاربوي عطرت در فضا پيچيده است...دوست داشتنت ريشه دوانده در قلبم و درختي تنومند شده... ديگر نهال نيست... دوريت نزديکترم کرده به تو...ديگر شده اي تمام وجودم...نامت که از خاطرم مي گذرد زلزله اي در دلم به پا مي شود...مي داني ساعتها کش مي آيند در انتظار... و مي دانم که مي داني لحظه هاي کش آمده ام در انتظار مي گذرد
كيوان گيتي نژاد و
02/4/30
انديشه نگار
@};-
كيوان گيتي نژاد و
لبيک يا مهدي جان که انتظار را به يک حسرت در دل عشقت و اميد را به منتظران هديه کردي که از عشق و انتظار واژه اي غريبانه که رهايي از خوف نرسيدن و يافتن باورهايت بيابند و اميد و عشق را بر لبان زيبا و ولايي خود در ذوق انقلابي و جهادي خود با واژه نيستي هستي بسرايند که جز يک عاشق و منتظر کسي جرات چنين عملي را حتي در خواب هم روايت نمي کند و اين ايثار است که از سالخورده زنده دلي ميسازد
كيوان گيتي نژاد و
مادر حالا حرفش طلاست و ميشود با چند قطعه شعر دل از رخسار شنيد