سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه نسیم


 واژه­ ی آخرت­ شناسی «Eschatology» مشتق از کلمه­ ها­ی یونانی «eschatos » و «eschata» است. در فرهنگ یونانی­، ­ انگلیسی ذیل این دو لغت آمده است:

 1)به معنی فضا و فاصله: «farthest  : دورترین و بعیدترین نقطه»، «uttermost :حداکثر، بیشترین» و «extreme : بی­ نهایت و خیلی زیاد» و« دورترین جا و همچنین انتهای یک خط».

 2)به معنی درجه و رتبه: «highest :عالی­ترین و مرتفع ترین».

  3)به معنی افراد: «lowest : پایین­ترین» و «meanest :متوسط­ترین» به نظر می­ رسد به معنی جزئی­ترین نوع انسان باشد.

 4)به معنی زمان: «last :آخرین»، «to the end :معطوف به پایان» و «finally : سر انجام, نهایتاً».

 5)در منطق ارسطو به معنی: «last :آخرین» یا «lowest :پایین­ترین» نوع است (Liddel,1973, 699).

   این دو واژه ناظر بر یک جزء کلمه­ ی مرکب «Eschatology» است؛ در باب «logos»گراهام آورده است، «logos» مترادف فعل سخن گفتن، دلالت کردن،‌ تعریف کردن، محاسبه نمودن و مستدل ساختن است (Graham, 2005, vol5, 567).

 جهان پس از مرگ جزء چند معمای لاینحل زندگی انسان است. اُوِن می ­نویسد: «آخر­ت­شناسی آموزه ­ای درباره­ ی پایان است. پایان می­تواند دو معنا داشته باشد. ابتدا آن می ­تواند به معنای پایان زندگی فردی هر انسان یا پایان جهان باشد. دیگر آنکه می­ تواند به معنای پایان دوره ­ایی زندگی فردی و جهان باشد» (Owen,1967, vol3, 348).

 گاهی تصویری که از آخرت ارائه می ­شود زیبا و گاهی وحشتناک است. آنچه ما از کودکی در مورد جهان پس از مرگ می­ آموزیم، دیدگاه ما را نسبت به آن شکل می ­دهد. وبلاوسکی آورده است، پایان گاهی به طور مثبت مانند پادشاهی خدا، یک آسمان جدید و یک زمین جدید، یا به طور منفی مثلاً «افول خدایان» و «سرزمین مردگان» تصور می ­شود (Weblowsky, 1987,vol5,149). اما آخرت­ شناسی در معنای فردی و جهانی به باور انسان باز می ­گردد. اُوِن ذیل بحث آخرت­شناسی آورده است، آخرت­شناسی، فهم و شناخت سرنوشتی است که هر فردی در بعد از مرگ انتظار آن را دارد. نفس که فناناپذیر می ­ماند در بعد از مرگ مورد داوری قرار می­ گیرد و پاداش یا مجازات را بر طبق خوبی یا بدی زندگی دنیوی دریافت می­ کند (Owen,1967, vol3, 348).


 

 

Graham, Daniel (2005), Logos, in Borchert, Donald (ed), (2005), The Encyclopedia of philosophy, vol5, pp 567_570, New York

Owen, H.P (1967), Eschatology, in Borchert, Donald (ed), (2005),The Encyclopedia of philosophy, vol3, pp 347_348, New York

Weblowsky, R.J (1987), Eschatology: An Overview, in Eliade, Mirca (ed), (1987), The Encyclopedia of Religion, vol 5, pp149_151, NewYork, Macmillan

 




لیلا ::: شنبه 98/8/11::: ساعت 6:3 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 141
بازدید دیروز: 340
کل بازدید :327059
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
شعر کوتاه[2] . شمع و پروانه . عدالت. ظلم. گنجینه. علی. منجی . عشق. جنون. لیلا. مجنون. ابراهیم. حسین. کربلا . عشق. یوسف. زلیخا . فدای سرت. مشکلات. حسرت. سنگ. ترس . فراز. فرود. نیکی. پاداش . فیثاغورث، فلک؛ چرخ و فلک . قران. ایوب. صبر . قیاس اقترانی . گنجشک. سرما. عهد بوق. مدرسه. . مادر . مهر. کین. عصر زرین. امپدوکلس. یونان. منجی . نگاه. درد. دل. زخم. . نیلوفر، مرداب، لاله، رز کویر . یاس. امید. انگیزه . کلافگی. کلاف. گره. بلاتکلیفی . کوزه، دخترک. باد. آب . آب، روشنایی، خواب. رفتن . آخرین ایستگاه، قطار، تنهایی. . آرزو. حسرت. فرصت. نقش. . ام البنین . امید، رویا، شیرین، فرهاد، لیلا، مجنون . انسان. هابز. ارسطو. امام ساجدین. خلیفه الله. . بابا نان داد . بهار، تابستان، پاییز، زمستان، درخت. . تردید. نیمه تاریک. معلق ماندن . ترس. خقیقت. ضرب المثل. عیب . تناسخ. هند. کره. انتقال. یونوسوس. زئوس. پرسه فونه . تو را دوست دارم . جاذبه زمین . خانه، دل، ویرانه، رفتن . دروغ؛ زمین، اسمان، کوه، رود . دلتنگی. کوچه . کوله بار. بن بست . دوستی دختر و پسر. تاریخ. ازدواج . رمان. ایرانی. اینترنتی. دوستی . روزگار، شادی، غم.سوگ . زندگی. رنج. درد جاودانگی. ناکامی. . زندگی. کتاب. قران. . ساده. رمان. کوری. ساراماگو. . سارتر. جهان. نیمه گمشده . سایه، ماه، ستاره، باران . سردرگمی، گیجی، کلافگی . شعر عاشقانه . شعر ناب .
 
 
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<