من به امید شانه های تو بغض کردم
اما دیوار تکیه گاهم شد
من به امید دستهای تو دست دراز کردم
اما زمین دستهایم را گرفت
من به امید عشقت دل به تو دادم
اما دلم به سنگ خورد
با من اندازه ی من حرف بزن
من به اندازه ی تو سنگ نشدم