زمزمه نسیم


گاهی تنهایی چاهی عمیق است، چنان عمیق که با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود، حتی با دوستت دارم های تو، حتی با دوستش دارم های من. آری گاهی تنهایی عمیق است، بزرگ است و یا نه، عظیم است. گاهی فقط منم و درون خالیم که پر است از همه و خالی است از همه. گاهی دستهایت هر چند در دستم و دستهایم در دستش اما باز دستهایم خالی است، گاهی قدمهایم با تو راه می روند و من با قدمهایش راه می روم اما باز قدمهایم پر از تنهایی است. گاهی کنارم راه می روی، گاه کنارش راه می روم اما کنارم خالی است. گاهی فقط منم و دنیایی پرهیاهوی اطرافم پر از سکوت و تنهایی است. گاهی فقط منم و دنیایی بزرگ که پر از خالی است.
گاهی تنهایی چاهی عمیق است که با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود، حتی با بودن های تو، حتی با باشم های او. آری گاهی تنهایی عمیق است، بزرگ است و یا نه، عظیم است. گاهی فقط منم و دنیایی کوچک درونم که سکون است در برابر دنیای بزرگ پر از شتاب بیرون. گاهی فقط منم تنها ایستاده در گذر تند زمان. گاهی فقط منم که با تو، او حتی شما و ایشان هم پر نمی شود. گاهی فقط منم و دلم که پر از تنهایی است، تو هستی، او هست و حتی شما هم هستید اما باز هم فقط منم.
گاهی تنهایی چاهی عمیق است، چنان عمیق که با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود. حتی با نگاه های پر از عشق تو، و زمزمه های دوستش دارم های او. آری گاهی تنهایی عمیق است، بزرگ است و یا نه، عظیم است. گاهی فکر می کنم بقیه ی آدمها تنهاییشان را چگونه پر می کنند؟ نمی دانم. اما من هر چه می کنم باز تنهایی را چاهی عمیق می بینم که با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود. من ذهنم را درگیر می کنم، دست و پایم را به کار می گیرم. گاهی سرم را شلوغ می کنم، گاهی تند راه می روم و گاهی می دوم و از زمان جلوتر گام بر می دارم، گاهی در شلوغهایم هم باز فقط منم.
گاهی تنهایی چاهی عمیق است، چنان عمیق است که با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود. حتی با همه ی حضور تو، و همه ی کنارم بودنهای او. گاهی تنهایی عمیق است، بزرگ است و یا نه، عظیم است. گاهی تو حرف می زنی، و با او حرف می زنم اما دلم پر از تنهایی است. گاهی تو هستی و او نشسته در کنارم اما دلم پر از تنهایی است. گاهی نگاهم می کنی، گاهی نگاهش می کنم اما چشمانم پر از تنهایی است. گاهی حرفهایت را می شنوم، گاهی حرفهایم را می شنود اما دلم پر از تنهایی است. گاهی با همه ی بودنهای تو، با همه ی هستم های او، گاهی با همه ی بودنهایتان، هستم هایشان دلم پر از تنهایی است.
گاهی تنهایی...

 




لیلا ::: جمعه 98/5/11::: ساعت 7:44 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 290
بازدید دیروز: 315
کل بازدید :346757
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
شعر کوتاه[2] . شمع و پروانه . عدالت. ظلم. گنجینه. علی. منجی . عشق. جنون. لیلا. مجنون. ابراهیم. حسین. کربلا . عشق. یوسف. زلیخا . فدای سرت. مشکلات. حسرت. سنگ. ترس . فراز. فرود. نیکی. پاداش . فیثاغورث، فلک؛ چرخ و فلک . قران. ایوب. صبر . قیاس اقترانی . گنجشک. سرما. عهد بوق. مدرسه. . مادر . مهر. کین. عصر زرین. امپدوکلس. یونان. منجی . نگاه. درد. دل. زخم. . نیلوفر، مرداب، لاله، رز کویر . یاس. امید. انگیزه . کلافگی. کلاف. گره. بلاتکلیفی . کوزه، دخترک. باد. آب . آب، روشنایی، خواب. رفتن . آخرین ایستگاه، قطار، تنهایی. . آرزو. حسرت. فرصت. نقش. . ام البنین . امید، رویا، شیرین، فرهاد، لیلا، مجنون . انسان. هابز. ارسطو. امام ساجدین. خلیفه الله. . بابا نان داد . بهار، تابستان، پاییز، زمستان، درخت. . تردید. نیمه تاریک. معلق ماندن . ترس. خقیقت. ضرب المثل. عیب . تناسخ. هند. کره. انتقال. یونوسوس. زئوس. پرسه فونه . تو را دوست دارم . جاذبه زمین . خانه، دل، ویرانه، رفتن . دروغ؛ زمین، اسمان، کوه، رود . دلتنگی. کوچه . کوله بار. بن بست . دوستی دختر و پسر. تاریخ. ازدواج . رمان. ایرانی. اینترنتی. دوستی . روزگار، شادی، غم.سوگ . زندگی. رنج. درد جاودانگی. ناکامی. . زندگی. کتاب. قران. . ساده. رمان. کوری. ساراماگو. . سارتر. جهان. نیمه گمشده . سایه، ماه، ستاره، باران . سردرگمی، گیجی، کلافگی . شعر عاشقانه . شعر ناب .
 
 
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<