سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه نسیم


   حرف زدن راحت است، اگر در زمان امام حسین بودم چه می کردم؟ راحترین حرف این است که من هم به یاری امامم می رفتم. اما آیا رفتن هم به راحتی گفتن است؟ گاهی فکر می کنم که می رفتم؟ آیا با علم به اینکه چگونه مرگی در انتظارم است باز هم می رفتم؟ همیشه دعایم این است که خدایا مرا در آزمایشی قرار نده که بیراهه را به راه انتخاب کنم یا اگر در چنین آزمایشی قرار گرفتم نگذار پاهایم بلرزد، دستم بلرزد، قلبم بترسد.

   صدای فریاد هل من ناصر امام را بسیاری شنیدند اما آنها که اجابت کردند اندک بودند. گاهی پای ارادت لنگ می زند، گاهی دل می ترسد، گاهی پا می لرزد و پیش نمی رود. یکی نامه نمی نویسد اما مسلم را در خانه اش پنهان می کند، یکی می شود پسر همان پیرزن که مهمان خانه اش را به ابن زیاد می فروشد، یکی می شود سلیمان که نامه می نویسد اما وقت رفتن که می رسد از کاروان کربلا جا می ماند، یکی نامه می نویسد به طمعی و جوهر نامه خشک نشده بیعت می شکند و در صف دشمنان می ایستد، یکی امام را حق می داند امام حقیقت را به ملک ری می فروشد، یکی جانش را بهانه می کند شب عاشورا به تاریکی شب می زند تا صباحی دیگر زنده بماند.

   وقتی نگاه می کنی و می بینی 18 هزار مرد بیعت می کنند با امامشان و می شوند سی هزار و به قتال امام می روند هاج و واج می مانی که در دنیا چه خبر است؟ شاید هیولای مرگ در چشم برخی ترسناک جلوه کرد که پای ارادتشان لغزید. حسین(ع) بودن سخت بود، با حسین(ع) بودن و با حسین(ع) ماندن سخت بود. امتحان سختی بود، باید آن روز پای ارادت بسیار محکمتر از تیغ و تیر و شمشیر سی هزار می بود، باید پاها محکم بر زمین می ایستاد و هرگز ذره ای نمی لرزید، باید قلب آنچنان از ارادت به امام سرشار می شد که برای لحظه ای نمی ترسید. سی هزار را در برابرت ببینی و نترسی و پاهایت نلرزند و دستهایت محکم شمشیر را بگیرند فقط یک معنا دارد، عشق.

   عشق است که انسان را بردبار می کند، عشق است که ترس را به شجاعت بدل می کند، عشق است که پاها را محکم و استوار نگه می دارد. عشق در درون انسان معجزه می کند، عشق معجزه می آفریند. اما آنان که عاشقند اندکند و همین است که اندکی در برابر سی هزار ایستادند و نترسیدند. وقتی عاشق نباشی دنیا جای ترسناکی برای زندگی خواهد بود، هر آن ممکن است جان در خطر باشد، هر لحظه هیولای مرگ در انتظار آدمی دهان باز کرده و منتظر است، آری دنیا جای ترسناکی ست و مرگ هم ترسناک است، اما آنجا که عشق باشد دیگر نه دنیا و نه مرگ ترسناک به نظر نمی رسد. اما عاشق بودن هم سخت است، عاشق ماندن هم سخت است.

 




لیلا ::: سه شنبه 98/6/12::: ساعت 7:10 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 60
کل بازدید :345263
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
شعر کوتاه[2] . شمع و پروانه . عدالت. ظلم. گنجینه. علی. منجی . عشق. جنون. لیلا. مجنون. ابراهیم. حسین. کربلا . عشق. یوسف. زلیخا . فدای سرت. مشکلات. حسرت. سنگ. ترس . فراز. فرود. نیکی. پاداش . فیثاغورث، فلک؛ چرخ و فلک . قران. ایوب. صبر . قیاس اقترانی . گنجشک. سرما. عهد بوق. مدرسه. . مادر . مهر. کین. عصر زرین. امپدوکلس. یونان. منجی . نگاه. درد. دل. زخم. . نیلوفر، مرداب، لاله، رز کویر . یاس. امید. انگیزه . کلافگی. کلاف. گره. بلاتکلیفی . کوزه، دخترک. باد. آب . آب، روشنایی، خواب. رفتن . آخرین ایستگاه، قطار، تنهایی. . آرزو. حسرت. فرصت. نقش. . ام البنین . امید، رویا، شیرین، فرهاد، لیلا، مجنون . انسان. هابز. ارسطو. امام ساجدین. خلیفه الله. . بابا نان داد . بهار، تابستان، پاییز، زمستان، درخت. . تردید. نیمه تاریک. معلق ماندن . ترس. خقیقت. ضرب المثل. عیب . تناسخ. هند. کره. انتقال. یونوسوس. زئوس. پرسه فونه . تو را دوست دارم . جاذبه زمین . خانه، دل، ویرانه، رفتن . دروغ؛ زمین، اسمان، کوه، رود . دلتنگی. کوچه . کوله بار. بن بست . دوستی دختر و پسر. تاریخ. ازدواج . رمان. ایرانی. اینترنتی. دوستی . روزگار، شادی، غم.سوگ . زندگی. رنج. درد جاودانگی. ناکامی. . زندگی. کتاب. قران. . ساده. رمان. کوری. ساراماگو. . سارتر. جهان. نیمه گمشده . سایه، ماه، ستاره، باران . سردرگمی، گیجی، کلافگی . شعر عاشقانه . شعر ناب .
 
 
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<