(نور و تاریکی یکسان نیست، رعد 13). چشم ببیند اما همه چیز تاریک باشد فایده ی چشم داشتن چیست؟ گلها، درختان، تمام جلوه های زیبایی در پرتو نور است که تجلی می یابند، در تاریکی شب که ماه نمی درخشد، که ستاره در آسمان نیست همان درختها و گلها چنان ترسناک و وهم انگیز جلوه می کنند که کمتر کسی هوس دیدن آنها را می کند، نور نباشد جلوه های خلقت خدا دیده نمی شوند.
خدا نور است، (خداوند نور آسمانها و زمین است، نور 35) و خدا خالق نور است. آفرینش تجلی خداست و همه چیز در پرتو نور به چشم می آید، دیده می شود و آفرینش با نور معنی می یابد. خداوند حتی شب را هم در تاریکی ظلمت رها نکرد، ستاره ها و ماه را در آسمان چید تا روشنگر آسمان و زمین باشند. و شاید باید گفت خدا نور را بر تاریکی غلبه بخشید.
خدا نور است، دل انسان هم اگر نور ایمان خداوند بر آن تابیده باشد روشن تر از آفتاب می شود، آری انسان هم نور می شود، تجلی خدا می شود، رنگ خدا می گیرد. تاریکترین تاریکها دل کافران است. (کفر در لغت، عبارت از پنهان کردن چیزی است و اینکه به شب کافر گفته می شود، برای آن است که اشخاص را در تاریکی خود می پوشاند و نیز به کشاورز بدان جهت که دانه را در زمین پنهان می کند، کافر گفته می شود. راغب اصفهانی،المفردات فی غریب القرآن). دلی که نور خدا در آن نباشد تاریک است، عین ظلمت است، همان شب تاریک بی ستاره و ماه است، سیاهی مطلق است. خدایا در دلهای ما نور ایمانت را قرار ده و هرگز به خاطر خطاهایمان نور ایمانت را از ما نگیر و ما را در ظلمت رها نکن.