باران شرمساری از آسمان چشمانم بر دشت گونه هایم می بارد.
نگاهم چون نگاه داغدار لاله به سوی تو می نگرد.
دلم اسیر قفس اما شوق پرواز دارد.
آخ ... خدایا من بسیار شرمسارم.
همه برای تو به سجده در آمده اند
و من از چه روی و با چه رویی به روی پا ایستاده ام؟
مگر می شود در حضورت تو ایستاد؟
در حضور تو فقط سجده باید کرد.
(هر که در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای او سجده می کنند، حج 18).