سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه نسیم


ماه باورش

را

از دست داد

وقتی

دروغ خورشید

را دید

خورشید

غروب کرد

ماه باورش رفت...

 



لیلا ::: جمعه 98/8/17::: ساعت 5:1 عصر


فال گرفتم

خوب آمد

یعنی می آیی

اما

خوب من

پس

چرا نمی آیی؟

 




لیلا ::: جمعه 98/8/17::: ساعت 4:49 عصر


من از تمام دنیا

پنجره ای

می خواهم

که آمدنت را

به انتظار بیشنم...

 




لیلا ::: جمعه 98/8/17::: ساعت 4:46 عصر


گفت ممنوع

و

عشق سانسور شد

اما...

خواستم دل را

سانسور کنم

چشم هایم مرا لو داد

خواستم چشمهایم را

سانسور کنم

پاهایم برای

دیدنش دوید

خواستم پاهایم را

سانسور کنم

زردی رخساره ام

سرخی گونه هایم

نگاه باران زده ام

عشق را

فریاد زد

بگو

عشق را

چگونه سانسور کنم...

 




لیلا ::: چهارشنبه 98/8/15::: ساعت 4:52 عصر


داستان زندگی

با آمدنت

شروع شد

و با رفتنت

تمام

و باقی

خیال

و

خاطره بود...

 




لیلا ::: چهارشنبه 98/8/15::: ساعت 4:43 عصر


   حساب خویش را محاسبه می کنم، پیش از آنکه حسابم را محاسبه کنند، (اى بندگان خدا، خود را بسنجید، پیش از آنکه شما را بسنجند و از خود حساب بکشید، پیش از آنکه از شما حساب کشند و نفس بر آورید، پیش از آنکه گلویتان را بفشارند. سر فرود آورید، پیش از آنکه بزور به سر فرود آوردن وادارتان سازند خطبه 90 نهج البلاغه). دار و ندارم را مرور می کنم، سقف آسمانت، سقف خانه ام و پایپوش پاهایم وسیله ی رفتنم و چه سفرها کرده اند پاهایم، از زمین به عرش رسیده اند، به سجدگاه رسیده اند و ایستاده اند به خضوع در برابرت که مالک تمام هستی تویی.

   اما خدای دل، دلم را گاه گاهی گم کرده ام، در روزمرگیها و شلوغیهای زمین، در فریاد صداها، در بوق ماشینها، در هیاهوی خبرها. خدای دل، دلم را گاه گاهی گم کرده ام در تماشای زرق و برق شهرها و چراغهای و روشناییهای دروغینش ... .

   خدای دل، دلم را گاه گاهی جا گذاشته ام در نیمکتی، غم و درد را با خود برداشته و برده ام و دلم را جا گذاشته ام و یادم رفته است که درد و اندوه، داشتن ها و نداشتن ها همه دروغ است و حقیقت تویی و آنچه که به تو ختم می شود. راه آمده ام را نگاه می کنم، راه طولانی آمده ام، از خستگیهایم می دانم راهم طولانی بود ولی نگاه که می کنم گذر زمان مثل گذشتن آب است در بستر رود و چقدر درست گفت که زود دیر می شود.

   خدای دل، نمی دانم کی و چگونه به آخر این راه می رسم اما می دانم که آن روز و آن لحظه خواهد رسید. خدای دل، اگر گاه گاهی دلم را گم کرده ام، گاه گاهی دلم را جایی جا گذاشته ام تو ببخش که تو خدای دلهایی.

 




لیلا ::: سه شنبه 98/8/14::: ساعت 5:23 عصر


نامه ات رسید

و تو

با چمدان

رفتی...

 


 

 



لیلا ::: سه شنبه 98/8/14::: ساعت 4:49 عصر


بازی روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم(شریعتی).

.....

زمین

چشم به خورشید داشت

از پی آن روان بود

ماه بیچاره اما

دل در گرو

زمین داشت

و به دور زمین می گشت

و چرخه ی عشق

گویا از ازل

بر همین منوال بود...

 


 



لیلا ::: یکشنبه 98/8/12::: ساعت 5:26 عصر


نیازی به گفتن نیست گاهی

عشق در نگاهت پیداست

وقتی

چشمانت

بی چشم داشت

سلامم

را علیک می گوید...

 




لیلا ::: یکشنبه 98/8/12::: ساعت 4:57 عصر


 واژه­ ی آخرت­ شناسی «Eschatology» مشتق از کلمه­ ها­ی یونانی «eschatos » و «eschata» است. در فرهنگ یونانی­، ­ انگلیسی ذیل این دو لغت آمده است:

 1)به معنی فضا و فاصله: «farthest  : دورترین و بعیدترین نقطه»، «uttermost :حداکثر، بیشترین» و «extreme : بی­ نهایت و خیلی زیاد» و« دورترین جا و همچنین انتهای یک خط».

 2)به معنی درجه و رتبه: «highest :عالی­ترین و مرتفع ترین».

  3)به معنی افراد: «lowest : پایین­ترین» و «meanest :متوسط­ترین» به نظر می­ رسد به معنی جزئی­ترین نوع انسان باشد.

 4)به معنی زمان: «last :آخرین»، «to the end :معطوف به پایان» و «finally : سر انجام, نهایتاً».

 5)در منطق ارسطو به معنی: «last :آخرین» یا «lowest :پایین­ترین» نوع است (Liddel,1973, 699).

   این دو واژه ناظر بر یک جزء کلمه­ ی مرکب «Eschatology» است؛ در باب «logos»گراهام آورده است، «logos» مترادف فعل سخن گفتن، دلالت کردن،‌ تعریف کردن، محاسبه نمودن و مستدل ساختن است (Graham, 2005, vol5, 567).

 جهان پس از مرگ جزء چند معمای لاینحل زندگی انسان است. اُوِن می ­نویسد: «آخر­ت­شناسی آموزه ­ای درباره­ ی پایان است. پایان می­تواند دو معنا داشته باشد. ابتدا آن می ­تواند به معنای پایان زندگی فردی هر انسان یا پایان جهان باشد. دیگر آنکه می­ تواند به معنای پایان دوره ­ایی زندگی فردی و جهان باشد» (Owen,1967, vol3, 348).

 گاهی تصویری که از آخرت ارائه می ­شود زیبا و گاهی وحشتناک است. آنچه ما از کودکی در مورد جهان پس از مرگ می­ آموزیم، دیدگاه ما را نسبت به آن شکل می ­دهد. وبلاوسکی آورده است، پایان گاهی به طور مثبت مانند پادشاهی خدا، یک آسمان جدید و یک زمین جدید، یا به طور منفی مثلاً «افول خدایان» و «سرزمین مردگان» تصور می ­شود (Weblowsky, 1987,vol5,149). اما آخرت­ شناسی در معنای فردی و جهانی به باور انسان باز می ­گردد. اُوِن ذیل بحث آخرت­شناسی آورده است، آخرت­شناسی، فهم و شناخت سرنوشتی است که هر فردی در بعد از مرگ انتظار آن را دارد. نفس که فناناپذیر می ­ماند در بعد از مرگ مورد داوری قرار می­ گیرد و پاداش یا مجازات را بر طبق خوبی یا بدی زندگی دنیوی دریافت می­ کند (Owen,1967, vol3, 348).


 

 

Graham, Daniel (2005), Logos, in Borchert, Donald (ed), (2005), The Encyclopedia of philosophy, vol5, pp 567_570, New York

Owen, H.P (1967), Eschatology, in Borchert, Donald (ed), (2005),The Encyclopedia of philosophy, vol3, pp 347_348, New York

Weblowsky, R.J (1987), Eschatology: An Overview, in Eliade, Mirca (ed), (1987), The Encyclopedia of Religion, vol 5, pp149_151, NewYork, Macmillan

 




لیلا ::: شنبه 98/8/11::: ساعت 6:3 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 147
بازدید دیروز: 174
کل بازدید :345743
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
شعر کوتاه[2] . شمع و پروانه . عدالت. ظلم. گنجینه. علی. منجی . عشق. جنون. لیلا. مجنون. ابراهیم. حسین. کربلا . عشق. یوسف. زلیخا . فدای سرت. مشکلات. حسرت. سنگ. ترس . فراز. فرود. نیکی. پاداش . فیثاغورث، فلک؛ چرخ و فلک . قران. ایوب. صبر . قیاس اقترانی . گنجشک. سرما. عهد بوق. مدرسه. . مادر . مهر. کین. عصر زرین. امپدوکلس. یونان. منجی . نگاه. درد. دل. زخم. . نیلوفر، مرداب، لاله، رز کویر . یاس. امید. انگیزه . کلافگی. کلاف. گره. بلاتکلیفی . کوزه، دخترک. باد. آب . آب، روشنایی، خواب. رفتن . آخرین ایستگاه، قطار، تنهایی. . آرزو. حسرت. فرصت. نقش. . ام البنین . امید، رویا، شیرین، فرهاد، لیلا، مجنون . انسان. هابز. ارسطو. امام ساجدین. خلیفه الله. . بابا نان داد . بهار، تابستان، پاییز، زمستان، درخت. . تردید. نیمه تاریک. معلق ماندن . ترس. خقیقت. ضرب المثل. عیب . تناسخ. هند. کره. انتقال. یونوسوس. زئوس. پرسه فونه . تو را دوست دارم . جاذبه زمین . خانه، دل، ویرانه، رفتن . دروغ؛ زمین، اسمان، کوه، رود . دلتنگی. کوچه . کوله بار. بن بست . دوستی دختر و پسر. تاریخ. ازدواج . رمان. ایرانی. اینترنتی. دوستی . روزگار، شادی، غم.سوگ . زندگی. رنج. درد جاودانگی. ناکامی. . زندگی. کتاب. قران. . ساده. رمان. کوری. ساراماگو. . سارتر. جهان. نیمه گمشده . سایه، ماه، ستاره، باران . سردرگمی، گیجی، کلافگی . شعر عاشقانه . شعر ناب .
 
 
 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<